مجلس ششم
سلام علیکم، بیمقدمه برویم سر اصل مطلب.
خدا میادین کوچک و بزرگ امتحان را برای آدمها قرار میدهد تا آنها را خالص کند، حالا چون گفتم "میادین امتحان" خیال نکن که چیز عجیب و غریبی است، به زبان خودمانی میشود همان زمانهایی که شیطان میخواهد گولمان بزند. همین طلا را در نظر بگیر که مردم کلی بابتش پول میدهند، این طلا آنوقت که تازه از معدن درآمده بود که به این زیبایی نبود، در کوره رفت و کلی حرارت دید و اضافاتش جدا شد و بعد هم کلی چکش خورد و کار رویش انجام گرفت تا تبدیل به یک گردنبند یا گوشواره زیبا شد. وقتی در یک میدانی قرار گرفتی و وظیفه و تکلیف الهی را بر خواسته نفس خودت ترجیح دادی، یعنی در جنگ بین فرشته و شیطان، توانستی فرشته را پیروز کنی (هورا!!!) تازه خدا شروع میکند به ناز کردن. یعنی کار به همین جا ختم نمیشود، امتحان پشت امتحان میآید، یکی از یکی سختتر تا در هر مرحله قشنگتر و زلالتر شوی، مثل یک دانشآموز که هرچه در امتحانات مدرسه نمره بهتری بگیرد و به مقطع و دوره بالاتر برود، امتحاناتش سختتر میشود. (اگر امتحان یک دانشآموز کلاس اول را به یک دانشآموز کلاس پنجم بدهند، بهش بر نمیخورد؟) در مدرسه خدا هم همین قانون برقرار است (مدرسه خدا یعنی همین دنیا) فقط حواست باشد که وسط کار جا نزنی که حسابی سرت کلاه میرود.
امام حسین(علیهالسلام) هم وقتی تصمیم گرفتند که پا در راه کوفه بگذارند، امتحان پشت امتحان پیش آمد. اول آنکه در همان دم دروازه مکه، دسته بزرگی از فرشتگان آمدند و از امام خواستند که اجازه بدهند تا در یک چشم به هم زدن تمام دشمنان ایشان را نابود کنند، امام قبول نکردند چون میدانستند که خدا نمیخواهد از این راه دشمنان را از بین ببرد، خدا میخواست خون امام، اسلام را زنده نگهدارد. (حالا اگر من بودم، ذوقزده میشدم و به فرشتهها میگفتم خدا خیرتان بدهد، نجاتم دادید قربان دستتان، من همین جا استراحت میکنم، شما بروید کار را یکسره کنید و بیایید خبرش را بدهید. خُب از بس بیجنبه بازی درمیآوریم خدا هم هیچ وقت فرشتگان را برایمان نمیفرستد.)
تمام برنامههایی که برای آدم در زندگی پیش میآید مثل غربالی است که خدا در دست گرفته (غربال به آن الکهای بزرگی میگفتند که در قدیم مادربزرگها ازش استفاده میکردند.) و مدام آدمها را در آن میریزد و غربال را تکان میدهد تا آدمهای کوچک و بیارزش که عرضه باقی ماندن در راه خدا را ندارند از غربال پایین بریزند، در اصطلاح خودمان یعنی روفوزه شوند، در هر امتحان هم سوراخهای این غربال بزرگتر میشود، یعنی امتحانات سختتر میشوند تا دست آخر آن دانه درشت درشتها بمانند، یعنی 313 نفر یار حسابی از بین چند میلیارد آدم که روی کره زمین لای دست و پای هم میلولند و معلوم نیست که به کدام سمت میروند. دلت میخواهد از آن دانه درشتها باشی؟