سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تقریرات درسی من

نگذاریم کلام امام به فراموشی سپرده شود...

ما امروز مواجه هستیم با مشکلاتى که از خارج براى ما تهیه مى‏کنند و صادر مى‏کنند و در داخل هم بعضى عناصر وابسته به خارج، تهیه مى‏کنند و ما را در مشکلات مى‏گذارند...

 

در کشورى که قانون حکومت نکند، خصوصاً، قانونى که قانون اسلام است، این کشور را نمى‏توانیم اسلامى حساب کنیم. کسانى که با قانون مخالفت مى‏کنند اینها با اسلام مخالفت مى‏کنند. کسانى که با مصوبات مجلس بعد از اینکه شوراى نگهبان نظر خودش را داد باز مخالفت مى‏کنند، اینها دانسته یا ندانسته با اسلام مخالفت مى‏کنند.

 

اگر همه اشخاصى که در کشورمان هستند و همه گروههایى که در کشور هستند و همه نهادهایى که در سرتاسر کشور هستند به قانون خاضع بشویم و قانون را محترم بشمریم، هیچ اختلافى پیش نخواهد آمد. اختلافات از راه قانون‏شکنیها پیش مى‏آید. اگر قانون حکومت کند در یک کشورى [اختلافى دیگر نخواهد بود]. چنانچه از صدر عالم تا کنون تمام انبیا براى برقرار کردن قانون آمده‏اند و اسلام براى برقرارى قانون آمده است و پیغمبر اسلام و ائمه اسلام و خلفاى اسلام تمام براى قانون خاضع بوده‏اند و تسلیم قانون بوده‏اند. ما هم باید تبعیت از پیغمبر اسلام بکنیم و از ائمه هدى بکنیم و به قانون هم عمل کنیم و هم خاضع باشیم در مقابل قانون. قانون براى همه است. البته چنانچه به قانون بخواهند عمل کنند و یک دزدى را به جاى خودش بنشانند، آن دزد صدایش در مى‏آید، لکن باید به آن دزدى که مقابل قانون مى‏خواهد عرض اندام کند، توجه داد که این قانون است. اگر پسر رسول اکرم، دختر رسول اکرم، هم- خداى نکرده- دزدى کند، رسول اکرم دست او را مى‏برد، قانون است. قانون براى نفع ملت است، براى نفع جامعه است، براى نفع بعضى اشخاص و بعضى گروهها نیست. قانون توجه به تمام جامعه کرده است. قانون براى تهذیب تمام جامعه است. البته دزدها از قانون بدشان مى‏آید و دیکتاتورها هم از قانون بدشان مى‏آید و کسانى که مخالفتها مى‏خواهند بکنند از قانون بدشان مى‏آید، لکن قانونى که مال همه ملت است و براى تهذیب همه ملت است و براى آرامش خاطر همه ملت است و براى مصالح همه ملت است، باید محترم شمرده بشود. نباید چنانچه یک‏قانونى بر خلاف نظر من بود، من بیایم بیرون و هیاهو کنم که من این قانون را قبول ندارم، این قانون خوب قانونى نیست. قانون خوب است، شماها باید خودتان را تطبیق بدهید با قانون، نه قانون [خودش را] با شما تطبیق بدهد. اگر قانون بنا باشد که خودش را تطبیق بدهد با یک گروه، تطبیق بدهد با یک جمعیت، تطبیق بدهد با یک شخص، این قانون نیست. قانون در رأس واقع شده است و همه افراد هر کشورى باید خودشان را با آن تطبیق بدهند. اگر قانون بر خلاف خودشان هم حکمى کرد، باید خودشان را در مقابل قانون تسلیم کنند، آن وقت است که کشور کشور قانون مى‏شود.

 

اگر یک جایى عمل به قانون شد و یک گروهى در خیابانها بر ضد این عمل بخواهند عرض اندام کنند، این همان معناى دیکتاتورى است که مکرر گفته‏ام که قدم بقدم پیش مى‏رود، این همان دیکتاتورى است که به هیتلر مبدل مى‏شود انسان، این همان دیکتاتورى است که به استالین انسان را مبدل مى‏کند. اگر قانون در یک کشورى عمل نشود، کسانى که مى‏خواهند قانون را بشکنند اینها دیکتاتورانى هستند که به صورت اسلامى پیش آمده‏اند یا به صورت آزادى و امثال این حرفها...

 

 اگر بنا باشد که یک جایى دادستان بخواهد روى قوانین عمل بکند، ما بخواهیم بگوییم که خیر، ما دادستان را قبول نداریم، این معناى دیکتاتورى است. دیکتاتورى همان است که نه به مجلس سر فرود مى‏آورد، نه به قوانین مجلس و نه به شوراى نگهبان و نه به تأیید شوراى نگهبان و نه به قوه قضائیه و نه به دادستانى و نه به شوراهاى دادستانى و همین طور به همه ارگانها. قانون معنایش این است که [همه‏] چیزها [را] به حسب قانون اسلامى، به حسب قانون کشورى که منطبق با قوانین اسلام است، همه را، وظیفه‏شان را قانون معین کرده. بعد از آنکه قانون وظیفه را معین کرد، هر کس بخواهد که بر خلاف او عمل بکند، این یک دیکتاتورى است که حالا به‏ صورت مظلومانه پیش آمده است و بعد به صورت قاهرانه پیش خواهد آمد و بعد این کشور را به تباهى خواهد کشید و این کشور وقتى به تباهى کشیده شد و این مردم متفرق و مختلف با هم شدند، این همان وظیفه‏اى که براى ابرقدرتها باید انجام بدهد این آدم انجام داده، و لو خودش نمى‏فهمد، اگر بفهمد که دیگر مصیبت بالاتر است، لکن خودشان ملتفت نیستند. اگر من این نصیحتها را مى‏کنم که شما همه به قانون عمل کنید، از هیاهو و جنجال دست بردارید، روزنامه‏ها از هیاهو و جنجال دست بردارند، قلمدارها از هیاهو و جنجال دست بردارند، نویسنده‏ها دست بردارند، گوینده‏ها دست بردارند، اگر این طور بشود، یک کشور قانونى ما پیدا مى‏کنیم که همان کشور اسلامى است و دیکتاتورى از این کشور بیرون مى‏رود.

 

اینکه من همیشه نصیحت مى‏کنم به آقایان و مى‏خواهم که امور روى روش صحیح عمل بشود، روى قوانین عمل بشود و تخلف مى‏شود و مع ذلک، من نصیحت مى‏کنم به آقایان، این نه از باب این است که در ملت ما یک ضعفى پیدا شده، یک فتورى پیدا شده و ملت ما دیگر به احکام اسلام اعتنایى ندارند، اینها دنبال این هستند یک دیکتاتور پیدا کنند و پاى بیرق او همه سینه بزنند، مسأله این نیست. 15 خرداد و سالروز 15 خرداد ثابت کرد که این مردم در صحنه هستند و براى اسلام هم در صحنه هستند. من تا آنجایى که بتوانم، تا آنجایى که اخلاق اسلامى اقتضا مى‏کند که همه اینها را به آرامش دعوت کنم، همه گروهها و گروهکها را به آرامش دعوت کنم، همه افراد را به آرامش دعوت کنم، عمل خواهم کرد، نصیحت خواهم کرد، نصیحت برادرانه خواهم کرد، نصیحت خاضعانه خواهم کرد، لکن این را باید همه بدانند که آن روزى که من احساس خطر براى جمهورى اسلامى بکنم، آن روزى که من احساس خطر براى اسلام بکنم، آن روز این طور نیست که باز من بنشینم نصیحت کنم؛ دست همه را قطع خواهم کرد.

 

چنانچه‏ اشخاصى در این برهه از زمان که ما ابتلا داریم به جنگ، باید آرامش محفوظ بشود، اگر کسانى در اطراف کشور سخنرانى کنند و سخنرانى آنها اسباب تشنج بشود، آن شخص، هر کس میخواهد باشد، هر مقامى مى‏خواهد باشد، من او را به جاى خودش مى‏نشانم، قبل از اینکه شورش پیدا بشود من او را به جاى خودش مى‏نشانم.

 

و امروز اعلام مى‏کنم به اینهایى که در اطراف مى‏روند و صحبت مى‏کنند- و از قرارى که به من اطلاع دادند، این گروهکهاى فاسد هم فرصت را به دست آوردند و مى‏خواهند راهپیمایى کنند- قواى نظامى و انتظامى و پاسدارها باید به طور جد از سخنرانیهایى که این طور هستند، جلوگیرى کنند و سخنرانهایى که این طور هستند، دستگیر کنند. اگر من هم سخنرانى کردم که مخالف با دستور اسلام بود و براى ایجاد تشنج و براى گرفتار کردن ملت مسلمان ما، که خونها داده است در راه اسلام، اگر من هم این کار را بکنم، موظف شرعى هستند این ارگانهاى انتظامى و نظامى که من را بگیرند و به دادگاه بسپرند، این استثنا ندارد. گوشهاى خودتان را باز کنید، من همان طورى که با شاه عمل کردم و هم ملت ما همان طورى که با محمد رضا عمل کرد، با اشخاصى که بخواهند فساد ایجاد کنند، با اشخاصى که زاید بر صحبت، بخواهند تشنج ایجاد کنند، با اشخاصى که مى‏خواهند صف آرایى بکنند در مقابل دادستانى، در مقابل مجلس، در مقابل ارگانهاى دیگر، من همان خواهم کرد که با محمد رضا [کردم‏]، امروز وسایل در دست است، و شماها منزوى خواهید شد.

 

باز من نصیحت مى‏کنم شماها را که تا دیر نشده است به جاى خودتان بنشینید و از تحریکات عناصر فاسد که در گوشهاى شما مطالبى مى‏خوانند، پرهیز کنید و آنها را از خودتان برانید. من اگر کسى با آرامش مخالفت کند با او سخت عمل خواهم کرد و این یک وظیفه شرعى است که بر عهده همه ما هست و بر عهده من هم هست.

 

... و شما هوشیار باشید که مبادا این گروهکهاى فرصت طلب به بهانه اینکه چه شده و چه شده بخواهند راهپیمایى کنند و بخواهند آشوب کنند. محرکین آشوب را، هر کس مى‏خواهد باشد، با قلم، با زبان، با هر چه بخواهد باشد، معرفى کنند، من او را خواهم منزوى کرد. بنا بر این، من تا سر حد امکان، تا آنجایى که اسلام را در خطر نبینم و بازیهاى سیاسى نخواهد اسلام را و مسلمین را در خطر بیندازد، به آنها نصیحت مى‏کنم و خاضعانه از آنها مى‏خواهم که دست بردارند از این شیطنتها و اگر احساس خطر بکنم، همان طورى که با محمد رضا عمل شد با همه آن طور عمل خواهد شد. امروز بازار بستن، راهپیمایى کردن، سخنرانیهاى انحرافى کردن، تمام اینها بر خلاف مصالح اسلام و بر خلاف مصالح خداى تبارک و تعالى که اسلام را براى ما الگو قرار داده است مى‏باشد و حرام است. بستن بازار در هر جا و راه افتادن در کوچه و محله‏ها بدون اینکه از طرف وزارت کشور اجازه داده شده باشد، این انحراف است و محرّم است و قواى انتظامى و نظامى و پاسداران و بسیج و تمام ملت موظف‏اند، شرعاً مکلف‏اند به تکلیف الهى که جلوگیرى از این مفسده‏ها بکنند.

 

من باز به همه این آقایانى که مى‏خواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمى‏دانم نامه سرگشاده بفرستند و از این مزخرفات، به همه اینها اعلام مى‏کنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون، برگردید به قرآن کریم، بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید. من به بسیارى از شما علاقه دارم و میل دارم که همه به قانون عمل کنند و همه در جاى خود باشند و چنانچه این طور نباشد، مسأله طور دیگر خواهد شد.

(صحیفه امام    ج‏14    413-418 )


+ نوشته شده در  پنج شنبه 88/3/28ساعت  5:39 صبح  توسط انار.پ  |  نظر